ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ابراهیم بن عباس گوید: هرگز ندیدم امام رضا (علیه السلام) به کسی - ولو به یک کلمه - جفا و بی مهری کند و نیز ندیدم که سخن شخصی را قطع نماید، بلکه صبر می کرد تا سخن او به آخر برسد، و ندیدم که آن حضرت تا آنجا که امکان داشت ، تقاضای کسی را رد نماید، او هرگز پاهایش را کنار افرادی که در حضورش بودند دراز نمی نمود و هرگز در حضور افراد تکیه نمی کرد، و هرگز ندیدم که آن حضرت به خدمتکاران و غلامان آزاد شده اش ناسزا بگوید، و ندیدم او را که آب دهانش را بیرون بیندازد، و هرگز او را ندیدم که خنده با صدا بکند بلکه خنده اش تبسم و لبخند بود، وقتی که خلوت می کرد و کنار سفره می نشست همه خدمتکاران و غلامان حتی دربانهای اسطبلها را کنار سفره می نشاند و با هم غذا می خوردند. آن حضرت شب کم می خوابید، بسیار سحر خیز بود، بیشتر شبها را از آغاز تا صبح به عبادت می پرداخت ، بسیار روزه می گرفت و روزه سه روز در هر ماه را حتما انجام می داد و می فرمود: روزه سه روز هر ماه ، معادل روزه همه زمانها است ، او کارهای نیک بسیار می کرد و غالبا آن را در شبهای تاریک انجام می داد.
منبع:
داستان صاحبدلان / محمد محمدی اشتهاردی